می اندیشم.

تویی که تمام لحضات زندگی مرا محاصره کرده

تویی که نمیدانم کی خواهی آمد

اصلا بگو ببینم می آیی؟

تا با تمام درتنگی های سرزمین آرزوهایم وداع کنم؟

می آییتا شقایق های قلبم دوباره جان بگیرد؟

می آییتا از دریای نگاهت

قطره ای هم به کویر چشمانم بریزم؟

می آیی.تا ستاره های آسمان زندگانیم 

از ناله های شبانه ام آرام بگیرند؟

کاش میدانستم از اوج کدامین قله

از دل کدامین شب ماه پری،از عمق کدامین جنگل خواهی آمد

تا برایت قلبم این بزرگترین سرمایه ام را پیش کش آورم و به تو بگوییم دوستت دارم????


تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تعمیر لوازم خانگی جنرال PATS(public attitudes toward science) gold-songs آهنگ طلایی لابراتوار فتوفرهنگ 09197977577المنتال مولتی در تهران هتل های مشهد شعر و ترانه 20